در روایات اسلامی به صورت وسیع به مسئله یقظه و بیداری پرداخته شده است که در ذیل به نمونه هایی اشاره می شود:
1. تا کی غفلت؟
علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: «اَما مِنْ ذلِکَ بُلُولٌ اَمْ لَیْسَ مِنْ نَوْمَتِکَ یَقْظَةٌ؛ آیا درد تو را درمان و خواب تو را بیداری نیست؟»
2. روشنی با نور یقظه
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «فَاسْتَصْبَحُوا بِنُورِ یَقْظَةٍ فِی الاَْبْصارِ وَالاَْسْماعِ وَالاَْفْئِدَةِ؛ با نور یقظه و بیداری، چشمها و گوشها و قلبها را روشن ساختند.»
ایشان در جای دیگری فرمودند: «وَکَیْفَ لا یُوقِظُکَ خَوْفُ بَیاتِ نِقْمَةٍ وَقَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعاصِیهِ مَدارِجَ سَطَواتِهِ فَتَداوَ مِنْ داءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِکَ بَعَزِیمَةٍ وَمِنْ کَریَ الْغَفْلَةِ فِی ناظِرِکَ بِیَقْظَةٍ وَکُنْ لِلّهِ مُطِیعا وَبِذِکْرِهِ آنِسا؛ و چگونه ترس از فرود آمدن بلای به یک معنی می توان گفت که تمام آیات انذار و تبشیر، برای زدودن آثار غفلت، بیداری مردم از خواب غفلت و تنبّه و تذکّر نازل شده است
شب هنگام تو را بیدار نکرده است؟ با اینکه در درون معصیت خداوند و گناه غوطه وری و در زیر سلطه و قدرت خداوند قرار داری؟ پس مَرض سستی دل را با استقامت و عزم راسخ مداوا کن و این غفلتی که چشمت را فرا گرفته، با بیداری برطرف ساز و مطیع خداوند شو و به یاد او انس گیر.»
یقظه در کلام برخی از بزرگان
1. امام خمینی رحمه الله در دوران اقامتشان در نجف اشرف، خطاب به طلاب می فرمودند: «تا کی می خواهید در خواب غفلت به سر برید و در فساد و تباهی غوطه ور باشید؟ از خدا بترسید و از عواقب امور بپرهیزید! از خواب غفلت بیدار شوید، شما هنوز بیدار نشدید، هنوز قدم اوّل را برنداشتید. قدم اوّل در سلوک، یقظه است؛ ولی شما در خواب به سر می برید. چشمها باز [است] و دلها در خواب فرو رفته است. اگر دلها خواب آلود و قلبها بر اثر گناه سیاه و زنگ زده نمی شد، این طور آسوده خاطر و بی تفاوت به اعمال و اقوال نادرست ادامه نمی دادید. اگر قدری در امور اخروی و عقبات هولناک آن فکر می کردید، به تکالیف و مسئولیتهای سنگینی که بر دوش شما است بیش تر اهمیت می دادید.»
2. امام خمینی رحمه الله می فرمایند: «بدان که اوّل منزل از منازل انسانیّت، منزل یقظه و بیداری است؛ چنان که مشایخ اهل سلوک در منازل سالکان بیان فرموده اند. و از برای این منزل، چنان که شیخ عظیم الشأن شاه آبادی ـ دام ظلّه ـ بیان فرمودند، ده بیت است که اکنون در مقام تعداد آن نیستیم؛ ولی آنچه اکنون لازم است بیان شود، این است که انسان تا تنبّه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از برای او سیر، و دارای مقصد است و باید به طرف آن مقصد ناچار حرکت کند و حصول مقصد ممکن است، «عزم» برای او حاصل نشود و دارای اراده نگردد. و هر یک از این امور دارای بیان و شرحی است که به ذکر آن اگر بپردازیم، به طول انجامد.»
3. استاد مصباح یزدی می فرماید: «نخستین موضوعی که در بخش اخلاق فردی (اخلاقی که به تنظیم رابطه انسان با خودش می پردازد) مطرح می شود، موضوع توجّه، التفات، هوشیاری و بیداری است در مقابل حالت غفلت و بی توجّهی؛ از اینرو، علمای اخلاق و کسانی که مراتب سیر انسانی را بررسی کرده اند، مانند: ارباب سیر و سلوک و عرفا، منزل اوّل از منازل سیر و سلوک انسان به سوی تعالی و تکامل را «یقظه» قرار داده اند که به معنی بیداری و هوشیاری در مقابل غفلت به کار می رود.»
4. آیة اللّه شیخ عباس ایزدی فرموده اند: «برای پرورش خود یا دیگران به اخلاق پسندیده و از بین بردن اخلاق ناپسند، در قدم اوّل فکر و عقل خود را و لو به کمک دیگران به کار بیندازیم و حقایق و علوم عملی را در ذهن و نفس خود به وجود بیاوریم و تحت تربیت مربّی خوب و یا مطالعه کتابهای سازنده، جنبه های علمی خود را تقویت کنیم و به تدریج اندوخته های ذهنی خود را به کار بگیریم و آنها را در عمل تجربه کنیم. اینجا است که هر درجه ای از علم، منشأ عمل می شود و همان عمل، درجه علم را بالا می برد؛ در نتیجه، تبدیل به خُلق و خوی همیشگی ما می شود.»
شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)