پله پله می رسیم تا نیمه ی ماه
ماه ما هم می رسد این نیمه از راه
کاش کاش کاش
این ابر غیبت برد باد مناجات
تا شویم ما از وجود ماه آگاه
فرم در حال بارگذاری ...
پله پله می رسیم تا نیمه ی ماه
ماه ما هم می رسد این نیمه از راه
کاش کاش کاش
این ابر غیبت برد باد مناجات
تا شویم ما از وجود ماه آگاه
فرم در حال بارگذاری ...
پرسش :
لقب های امام علی(ع) چیست و کدامیک مشهورتر است؟
پاسخ :
ژرفاى اقيانوس شخصيت على عليه السلام را دسترس نيست و ابعاد عظيم شخصيت آن چهره بى بديل تاريخ ، يافتنى نيست . امام عليه السلام ، القاب [۱] و اوصاف بسيارى دارد كه هر كدام ، اشاره اى دارند به بُعدى از ابعاد والاى علمى ، عملى ، فرهنگى ، اجتماعى ، معنوى و سياسى شخصيت او . بسيارى از اين القاب ، به روزگار پيامبر خدا شناخته شده بود ، كه پيامبر خدا ، امام عليه السلام را بدانها خطاب مى كرد .
برخى از اين القاب چنين اند : «أعلمُ الاُمّة» ، «أقضَى الاُمّة» ، «أوّلُ مَن أسلَمَ» ، «أوّلُ مَن صلّى» ، «خير البشر» ، «أمير المؤمنين» ، «إمام المتّقين» ، «قائد الغُرِّ المُحَجَّلين» ، «سيّد المسلمين» ، «سيّد المؤمنين» ، «يعسوب المؤمنين» ، «الأنزع البطين» ، «عمود الدين» ، «سيّد الشهداء» ، «سيّد العرب» ، «راية الهدى» ، «باب الهدى» ، «حَيدر» ، «المرتضى» ، «الولىّ» و «الوصىّ» . [۲]
پيامبر خدا ، امام عليه السلام را با اين القاب ياد مى كرد و به واقع ، با توجّه به آينده امّت اسلامى و مسئوليت بزرگ على عليه السلام در آينده امّت ، با اين القاب ، ابعاد شخصيت او را مى شناسانْد و به جايگاه والاى او در رهبرى ره مى نمود و براى آن ، زمينه سازى مى كرد .
در ميان القاب على عليه السلام ، دو لقب از بقيه مشهورتر است:
۱ . امير المؤمنين
لقب «امير المؤمنين» ، ويژه على عليه السلام است و ديگرى را با اين لقب ياد كردن ، شايسته نيست . بر اساس متون مختلف روايى كه بخشى از آنها پس از اين مى آيد ، حتّى ساير امامان معصوم عليهم السلام را نيز نمى توان با اين عنوان ، ياد كرد . [۳]
۲ . وصى
اين عنوان ، در همان روزگاران حياتِ پيامبر خدا چنان براى على عليه السلام مشهور بود كه دور ونزديك ، و دوست و دشمن ، از اين عنوان مولا آگاهى داشتند. متون تاريخى و روايى اين حقيقت، خواهد آمد و اكنون ، تنها به يكى از آنها اشاره مى كنيم . در جنگ جمل ، جوانى از بنى ضبّه از زمره جمليان بيرون آمد و به رجزخوانى پرداخت و گفت:
ما بنى ضبّه ، دشمنان على هستيم
آن كه از قديم به «وصى» شناخته مى شود . [۴]
________________________________________
[۱] لقب ، غير از كنيه است و همان صفت مشهورى است كه براى ستايش يا نكوهش شخص به كار مى رود ، مانند صادق و كذّاب .
[۲] به ابواب مرتبط با لقب ها در همين كتاب ، رجوع كنيد .
[۳] ر . ك : ج ۲ ص ۸۹ (اختصاص داشتن عنوان «امير المؤمنين» به على) .
[۴] ر. ك : ج ۱ ص ۶۱۷ (وصايت امام على در ادبيات صدر اسلام)
شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
لقب های امام علی(ع) چیست و کدامیک مشهورتر است؟
ژرفاى اقيانوس شخصيت على عليه السلام را دسترس نيست و ابعاد عظيم شخصيت آن چهره بى بديل تاريخ ، يافتنى نيست . امام عليه السلام ، القاب [۱] و اوصاف بسيارى دارد كه هر كدام ، اشاره اى دارند به بُعدى از ابعاد والاى علمى ، عملى ، فرهنگى ، اجتماعى ، معنوى و سياسى شخصيت او . بسيارى از اين القاب ، به روزگار پيامبر خدا شناخته شده بود ، كه پيامبر خدا ، امام عليه السلام را بدانها خطاب مى كرد .
برخى از اين القاب چنين اند : «أعلمُ الاُمّة» ، «أقضَى الاُمّة» ، «أوّلُ مَن أسلَمَ» ، «أوّلُ مَن صلّى» ، «خير البشر» ، «أمير المؤمنين» ، «إمام المتّقين» ، «قائد الغُرِّ المُحَجَّلين» ، «سيّد المسلمين» ، «سيّد المؤمنين» ، «يعسوب المؤمنين» ، «الأنزع البطين» ، «عمود الدين» ، «سيّد الشهداء» ، «سيّد العرب» ، «راية الهدى» ، «باب الهدى» ، «حَيدر» ، «المرتضى» ، «الولىّ» و «الوصىّ» . [۲]
پيامبر خدا ، امام عليه السلام را با اين القاب ياد مى كرد و به واقع ، با توجّه به آينده امّت اسلامى و مسئوليت بزرگ على عليه السلام در آينده امّت ، با اين القاب ، ابعاد شخصيت او را مى شناسانْد و به جايگاه والاى او در رهبرى ره مى نمود و براى آن ، زمينه سازى مى كرد .
در ميان القاب على عليه السلام ، دو لقب از بقيه مشهورتر است:
۱ . امير المؤمنين
لقب «امير المؤمنين» ، ويژه على عليه السلام است و ديگرى را با اين لقب ياد كردن ، شايسته نيست . بر اساس متون مختلف روايى كه بخشى از آنها پس از اين مى آيد ، حتّى ساير امامان معصوم عليهم السلام را نيز نمى توان با اين عنوان ، ياد كرد . [۳]
۲ . وصى
اين عنوان ، در همان روزگاران حياتِ پيامبر خدا چنان براى على عليه السلام مشهور بود كه دور ونزديك ، و دوست و دشمن ، از اين عنوان مولا آگاهى داشتند. متون تاريخى و روايى اين حقيقت، خواهد آمد و اكنون ، تنها به يكى از آنها اشاره مى كنيم . در جنگ جمل ، جوانى از بنى ضبّه از زمره جمليان بيرون آمد و به رجزخوانى پرداخت و گفت:
ما بنى ضبّه ، دشمنان على هستيم
آن كه از قديم به «وصى» شناخته مى شود . [۴]
________________________________________
[۱] لقب ، غير از كنيه است و همان صفت مشهورى است كه براى ستايش يا نكوهش شخص به كار مى رود ، مانند صادق و كذّاب .
[۲] به ابواب مرتبط با لقب ها در همين كتاب ، رجوع كنيد .
[۳] ر . ك : ج ۲ ص ۸۹ (اختصاص داشتن عنوان «امير المؤمنين» به على) .
[۴] ر. ك : ج ۱ ص ۶۱۷ (وصايت امام على در ادبيات صدر اسلام)
شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
واژه «رمضان» از ريشه «رَمَضَ» است ، به معناى بارانى كه اوّل پاييز مى بارد و هوا را از خاك و غبارهاى تابستان پاك مى كند و يا به معناى داغىِ سنگ از شدّت گرماى آفتاب . [۱]
امّا درباره اين كه چرا اين نام بر يكى از ماه هاى سال ، گذاشته شده است ، زمخشرى (م ۵۲۸ ق) گويد :
اگر گويى : «چرا ماه رمضان را به اين نام ناميده اند؟» ، گويم : روزه در ماه رمضان ، عبادتى ديرين است ، و گويا عرب ها اين نام را به خاطر داغ شدنشان از حرارت گرسنگى و چشيدن سختى آن ، نهاده اند ، همچنان كه به آن «ناتق (رنج آور)» هم گفته اند ؛ چون سختى روزه ، آنان را به رنج و زحمت مى افكند .
و گفته اند : چون نام ماه ها را از زبان قديم نقل كرده اند ، آنها را با زمان هايى كه در آنها قرار داشتند ، ناميده اند و اين ماه ، در روزهاى گرم و داغ بوده است . [۲]
شمارى از روايات ، اين نام گذارى را به سبب نقشى دانسته اند كه ماه رمضان در پاكسازى آئينه جان از آلودگى هاى گناهان و پاكسازى روان از زنگار خطاها دارد . از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت است :
إنّما سُمِّيَ رَمَضانُ ؛ لِأَ نَّهُ يُرمِضُ الذُّنوبَ ؛ [۳]اين ماه را رمضان ناميده اند : چون گناهان را مى زدايد .
اين وجه در نام گذارى ، از يك سو با ريشه لغوىِ «رمضان» و از سوى ديگر با بركات ، رهاوردها و آثار آن ، هماهنگ و متناسب است .
[۱] ر . ك : تفسير الفخر الرازي : ۵ / ۸۹ والعين : ۳۲۷ . يادآورى اين نكته لازم است كه فخر رازى ، اين دو معنا را در اشتقاق «رمضان» ، از خليل بن احمد فراهيدى نقل كرده است؛ ليكن پوشيده نماند كه معناى نخست ، در بيشتر فرهنگ هاى لغت نيامده است . از سوى ديگر ، در تهذيب اللغةى ازهرى آمده است : «ابر و بارانِ رمضى يعنى ابر و بارانِ آخر تابستان و اوّل پاييز كه چون گرما و حرارت خورشيد را به خود مى گيرند ، رمضى ناميده شده اند» ( تهذيب اللغة : ۲ / ۱۴۶۹ ) .
شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
سپاه یزید
نگارهای که آرایش جنگی سپاهیان را نشان میدهد. (گفته میشود این تابلو قدیمیترین نگاره از نبرد کربلا است)[۱۲]
تعداد سپاهیانی که ابن زیاد گسیل کرد در منابع مختلف از دست کم ۴۰۰۰ نفر و در برخی گزارشها تا ۸۰۰۰۰ نفر برآورد شدهاست. یکی از منابع شیعه ترکیب سپاه را به شرح زیر بیان کرده است:[۱۳]
۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی عمر بن سعد
۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن
۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حربن یزید ریاحی
۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهی یزید بن رکاب کلبی
۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حصین بن نمیر تمیمی
۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهی مغایر بن رهینه مازنی
۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهی نصر بن حرشه
۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهی کعب بن طلعه
۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی شبث بن ربعی
۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حجّار بن ابجر
۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی عمر و بن حجاج زبیدی
۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی یزید بن الحرث بن رویم
۵۰۰ تیراندازان همراه حصین
۵۰۰ نفر به فرماندهی عزرة بن قیس
در کل: ۳۱٬۰۰۰ نفر
شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
نبرد کربلا
تاریخ ۱۰ محرم ۶۱ هجری قمری برابر ۲۱ مهر ۵۹ و ۱۰ اکتبر ۶۸۰ میلادی
مکان کربلا
نتیجه پیروزی بنی امیه، آغاز قیامهای هواخواهان اهلبیت از جمله نهضت توابین و قیام چهارم توسط مختار ثقفی
طرفهای درگیر
بنیامیه حسین بن علی و پیروانش
فرماندهان
یزید ابن معاویه
عبیدالله بن زیاد
عمر بن سعد
شمر بن ذیالجوشن
حسین بن علی
عباس بن علی
حبیب بن مظاهر
زهیر بن قین
حر بن یزید ریاحی (در میان نبرد به سپاه حسین بن علی پیوست)
توان
۳۰٫۰۰۰~۲۰٫۰۰۰ بین ۷۲ تا ۱۸۰ تن
نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری (۲۰ مهر ۵۹ خورشیدی[۱] برابر ۱۰ اکتبر ۶۸۰ میلادی[۲]) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا نیز معروف است. این نبرد میان سپاه کم تعداد حسین بن علی (نوه دختری پیامبر اسلام) و سپاه اعزامی از سوی یزید بن معاویه (دومین پادشاه دودمان اموی) در نزدیکی محلی به نام کربلا (در عراق کنونی) در گرفت. دلیل یزید بن معاویه برای جنگ، بیعت نکردن حسین بن علی با او بود. حسین بن علی (امام سوم شیعیان) نیز حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیرشرعی و غیرقانونی میدانست که بر خلاف پیمان صلح حسن بن علی و معاویه پسر ابوسفیان به شکلی مورثی به یزید اول رسیده بود.
حسین بن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر در کربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسین بن علی و همراهانش بستند و در نهم محرم، شمر با ۴۰۰۰ نفر و نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر بن سعد دستور داده بود با حسین بن علی بجنگند و او را بکشد و اگر این کار از دست او برنمیآید، فرماندهی را به شمر واگذارد.
روز دهم محرم سپاهیان حسین بن علی و عمر سعد در مقابل هم قرار گرفتند. به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده[۳] و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده بود.[۴] در مقابل او سپاه عمر بن سعد با حدود ۳۰۰۰۰ نفر قرار داشت.[۵] جنگ آغاز شد و حسین و یارانش کشته شدند. پس از جان باختن حسین، سپاه عمر بن سعد سر ۷۲ تن از لشکریان حسین به علاوه سر علی اصغر فرزند ۶ ماهه او را جدا کرده و بر بالای نیزهها گذاشتند و بر اجساد کشته شدگان اسب تاختند.[۶]
خیمهها تاراج و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسین بن علی بهنام بجدل بن سلیم برای بدستآوردن انگشتر حسین بن علی، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد کشتهشدگان کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد پس از سه روز توسط قوم بنیاسد دفن شدند.[۷]
پس از رویداد کربلا تعدادی از زنان و کودکان وابسته به سپاه حسین بن علی، اسیر و زندانی شده و آنان را به شام محل زمامداری یزید بن معاویه فرستادند. از دیدگاه مسلمانان کشته شدگان در نبرد کربلا شهید تلقی میگردند. پس از این نبرد حسین بن علی ملقب به لقب سیدالشهداء (سرور و آقای همه شهیدان) گردید.
هر ساله شیعیان، علویان و بسیاری از سنیان در ۱۰ روز نخست ماه محرم هر سال با برگزاری مراسمهای سوگواری از آن واقعه یاد میکنند. عزاداریها با رسیدن روز دهم (عاشورا) به اوج خود میرسد.
هر چند به لحاظ نظامی ابعاد این نبرد بزرگ نبودهاست اما اثر اعتقادی و سیاسی بزرگی داشتهاست. نبرد کربلا یک واقعه تاریخی و اساسی در سنت و رسم شیعیان و تاریخ این مذهب محسوب میگردد. این درگیری هر ساله و به تناوب با برگزاری یادمانها و عزاداریها روایت و حکایت میشود. این رویداد از یک سو سبب تضعیف مشروعیت سیاسی حکومت بنی امیه شدهاست. به طوری که پس از آن قیامهای فراوانی با شعار خونخواهی حسین بر ضد آن حکومت رخ داد و در نهایت منجر به سقوط آن شد. از سوی دیگر نقشی چشمگیر بر هویت اجتماعی و اعتقادی شیعیان طی سدههای بعد تا به امروز داشتهاست.
شیعیان معتقد هستند فداکاری حسین بن علی و رسالت نبرد کربلا به فرمان الهی بوده است و این رخداد تاریخی را لازمه بیدار شدن و آگاه شدن امت اسلامی و توقف غصب خلافت مسلمین به وسیله یزید میدانند.
شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)